همگرا در مقابل تفکر واگرا (تعاریف + مثالها)

  • 2021-02-13

این را تصویر کنیدشما در محل کار هستید و تیم شما مشکل بزرگی برای حل کردن دارد. همه با هم در یک اتاق می نشینند و شروع می کنند به طوفان فکری. یک نفر راه حلی ارائه می دهد، اما بلافاصله توسط همکار دیگری سرنگون می شود. نفر بعدی راه حلی را ارائه می دهد، و آن نیز بلافاصله حذف می شود. طولی نمی کشد که کل تیم بسیار ناامید و خسته می شوند. اگر همه چیز فوراً از هم بپاشد هرگز راه حلی پیدا نمی کنید!

چگونه می توانید این وضعیت را سازنده تر کنید؟اولین قدم یادگیری در مورد انواع مختلف تفکر است. با درک تفاوت بین تفکر همگرا و واگرا، می توانید به طور موثرتری جلسه طوفان فکری خود را برنامه ریزی کنید و بدون ناامیدی به بهترین راه حل برسید.

تعریف تفکر همگرا و واگرا

تفکر همگرا و واگرا اصطلاحات نسبتا جدیدی در دنیای روانشناسی هستند. آنها اولین بار در سال 1956 توسط یک روانشناس آمریکایی به نام جی پی گیلفورد به دنیا معرفی شدند. این دو رویکرد شناختی، زمانی که به درستی مورد استفاده قرار گیرند، می توانند تقریباً برای حل هر مشکلی که با آن روبرو هستید مورد استفاده قرار گیرند.

convergent vs divergent thinking

تفکر واگرا

بیایید با صحبت در مورد تفکر واگرا شروع کنیم. وقتی به "طوفان فکری" فکر می کنید، به تفکر واگرا فکر می کنید. این نوع تفکر مستلزم آن است که ذهن خود را گسترش دهید و راه حل های ابتکاری پیدا کنید. امکانات بی پایان هستند. تفکر واگرا به شما امکان می دهد محصولات را در مواد به روش های جدید و متفاوت ببینید.

نقشه های ذهنی بهترین راه برای روی کاغذ آوردن نتایج تفکر واگرا هستند. نقشه های ذهنی حاوی ایده هایی هستند که در جهات مختلف از یکدیگر منشعب می شوند. زمانی که در حالت «تفکر واگرا» هستید، نیازی به استفاده از منطق زیادی نیست. به یاد داشته باشید، شما در حال گسترش آنچه ممکن است هستید، نه محدود کردن آن.

تفکر همگرا

حالا به مثال اول برگردیم. تفکر متفاوتی در حال رخ دادن بود - هر فرد با یک ایده "خارج از جعبه" می آمد. اما آنها به سرعت سرنگون شدند. شخصی که استدلال آنها را نقد می کرد در حالت "تفکر همگرا" بود.

تفکر همگرا بد یا غیرمولد نیست. لازم است!این فرآیند بیشتر تحلیلی و "واقع بینانه" است. از منطق برای محدود کردن ایده ها استفاده می کند. این بخش از فرآیند تفکر مستلزم جست و جوی اشتباهات و مشکلات احتمالی است. با محدود کردن ایده هایی که احتمالاً کار نمی کنند، می توانید یک یا دو ایده بیابید که بدون مشکل کار می کنند.

نمونه هایی از تفکر همگرا و واگرا

methods of convergent and divergent thinking

فرض کنید در حال برنامه‌ریزی یک رویداد هستید و سعی می‌کنید محل برگزاری رویداد را بیابید. با گذاشتن "کلاه تفکر واگرا" خود، شروع به طوفان فکری می کنید. برگزاری این رویداد در دنیای دیزنی چقدر لذت بخش خواهد بود؟یا در هتل جدیدی که در خیابان باز می شود؟در مورد یک مهمانی بزرگ در فضای باز با چادر چطور؟همه این مکان ها می توانند مهمانان بالقوه را جذب کنند و رویداد را واقعا برجسته کنند!

وای، اینها خیلی ایده های عالی هستند!

اما بیایید با «کلاه تفکر همگرا» به همین مشکل نزدیک شویم. دنیای دیزنی؟بسیار کم بودجه است، و بیشتر مهمانان نمی خواهند آنقدر دور سفر کنند. هتل جدید پایین خیابان؟این به بودجه نزدیکتر است و مهمانان می توانند به راحتی به آنجا سفر کنند. یک مهمانی بزرگ در فضای باز؟این نیز یک گزینه است، اما تنها در صورتی که هزینه چراغ ها، گرمایش و چادرها واقعاً متناسب با بودجه باشد. آیا برای برگزاری مهمانی در خارج از خانه به مجوز نیاز دارید؟آیا باید نگران شکایات سر و صدا باشید؟

همانطور که می بینید، هر دوی این فرآیندها برای رسیدن به یک راه حل ضروری هستند. شما نمی توانید بدون در نظر گرفتن عوامل عملی، مانند بودجه یا موقعیت مکانی، قلب خود را به دنیای دیزنی معطوف کنید. اما زمانی که به یک راه‌حل «خارج از جعبه» می‌رسید که با محدودیت‌های شما همخوانی دارد، یک راه‌حل عالی در اختیار دارید.

نحوه استفاده موثر از تفکر همگرا و واگرا

brainstorming on a whiteboard

تفکر همگرا و واگرا به دو بخش مختلف مغز نیاز دارد. در حالی که تفکر همگرا بیشتر بر منطق متکی است، تفکر واگرا بیشتر بر خلاقیت متکی است. جابه‌جایی بین این دو ممکن است چندوظیفه‌ای به نظر نرسد، اما نوعی از چندوظیفگی است. و چندوظیفه ای آنقدر که فکر می کنید موثر نیست.

در جلسه ای که در ابتدای این مقاله ذکر شد، تیم شما دائماً بین تفکر همگرا و واگرا جابجا می شد. مغز آنها نیز باید به عقب و جلو می رفت. جای تعجب نیست که این گروه به سرعت فرسوده شد!

"بچینگ"

مربیان هاروارد مانند آن منینگ رویکرد دیگری را برای تفکر همگرا و واگرا پیشنهاد می کنند. به جای انجام آنها در یک جلسه، سعی کنید وظایف تفکر واگرا و همگرا خود را به صورت دسته ای انجام دهید. یک ساعت از جلسه را به تیم خود اختصاص دهید تا ایده ها را به طوفان فکری بپردازد. بدون نقد، بدون منطق، بدون تفکر همگرا. فقط به گسترش ایده های محل برگزاری رویداد، برای مدت زمان طولانی ادامه دهید.

به تیم خود استراحت بدهید. این استراحت می تواند یک استراحت یک شبه باشد – بسیاری از افراد بهترین ایده های خلاقانه خود را در هنگام خواب، دوش گرفتن یا فکر کردن به چیزهای دیگر دارند. به تیم خود بگویید هر ایده خلاقانه دیگری که ممکن است داشته باشند را بنویسند و قبل از جلسه بعدی برای شما بیاورند.

سپس، جلسه ای برگزار کنید که صرفاً بر تفکر همگرا متمرکز باشد. به بودجه فکر کنید. محل. تعداد افرادی که انتظار دارید در این رویداد شرکت کنند. شما می توانید به سرعت برخی از ایده ها را از لیست خود حذف کنید. اشکالی نداردخط زدن سریع موارد در لیست به این معنی است که به سرعت به یک راه حل می رسید.

و voila!راه حل خود را پیدا کردیداکنون زمان تمرکز بر سایر عناصر رویداد است. با استفاده از الهام از طوفان های فکری قبلی خود، می توانید واقعاً رویداد خود را به بهترین شکل ممکن تبدیل کنید یا هر مشکلی را به طور موثر حل کنید. ممکن است تصمیم بگیرید که رویداد را با مضمون دیزنی بسازید، برای مثال، یک رویداد سرگرم کننده بدون پرداخت هزینه های واقعی رفتن به فلوریدا داشته باشید.

دفعه بعد که با مشکلی مواجه شدید، این تکنیک بچینگ را امتحان کنید. ممکن است متوجه شوید که یک راه حل عالی بدون ناامیدی پیدا می کنید!

محدود کردن ایده ها

دو روز فرصت ندارید تا به ایده بپردازید؟تیم خود را به دو گروه تقسیم کنید و اجازه دهید بحث شروع شود!خب، یه جورایی

در اینجا نحوه عملکرد این جلسه طوفان فکری آمده است. به دو تیم زمان مشخصی (شاید 30 تا 60 دقیقه) بدهید تا همه ایده ها را بدون هیچ گونه مخالفت یا سؤالی مطرح کنند. همه آنها را در سمت چپ یک تکه کاغذ یادداشت کنید. در پایان دوره زمانی، برگه های کاغذ را بین دو تیم تغییر دهید.(ممکن است همپوشانی پیدا کنید. این خوب است!) دوره زمانی دیگری را برای گروه ها تعیین کنید تا در تفکر واگرا شرکت کنند. به آنها دستور دهید که بیشتر ایده ها را حذف کنند و تعداد انگشت شماری را برای گروه اول باقی بگذارید تا از بین آنها انتخاب کند. در پایان دوره زمانی دوم، مقالات را به گروه های اصلی برگردانید.

اگر هر دو گروه هنوز در مورد ایده پیشروی به اجماع نرسیده اند ، به هر گروه دستور می دهید که یکی از ایده های باقی مانده خود را برای آوردن به جدول انتخاب کنند. پس از انتخاب این ، هر دو گروه این ایده را ارائه می دهند و تصمیم در بین هر دو گروه به رأی داده می شود.

بهترین اعضای تیم خود را برای هر کار انتخاب کنید

اگر یک تیم قوی دارید که به فرآیندهای یکدیگر احترام می گذارد ، ممکن است بخواهید تیم خود را با نقاط قوت آنها تقسیم کنید و به برخی اجازه دهید تا روی تفکر همگرا یا تفکر واگرا تمرکز کنند. برخی از اعضای تیم به طور طبیعی به سمت یک یا دیگری تکیه می کنند. اجازه دادن به مردم برای نشان دادن نقاط قوت خود می تواند تیم شما را در فرایندی که همه از آن لذت می برند ، بهترین پاسخ را بدست آورند.

چگونه می دانید اعضای تیم در تفکر همگرا و واگرا مهارت بیشتری دارند؟چند روش برای پیدا کردن وجود دارد.

گفتگوی باز داشته باشید

به اعضای تیم خود این فرصت را بدهید تا انتخاب کنند که کدام نوع تفکر را می خواهند درگیر شوند (در صورت انتخاب آنها.) با اشکال مورد علاقه خود طوفان مغزی آشنا شوید. ممکن است متوجه شوید که تیم شما به طور طبیعی یک نوع تفکر را بر دیگری ترجیح می دهد. همچنین ممکن است متوجه شوید که آنها دوست دارند به طرق مختلف طوفان مغزی را داشته باشند!ذهن خود را باز نگه دارید.

چند دوره آزمایشی را به آن بدهید

اگر همه شانه های خود را جمع می کنند ، چند آزمایش آزمایشی را پشت سر بگذارید. تیم ها را به طور تصادفی تقسیم کنید یا همه را به ایده های طوفان مغزی جمع کنید. به وضوح زمان خود را بین تفکر همگرا و واگرا تقسیم کنید. متوجه خواهید شد که برخی از اعضای تیم با تفکر همگرا سخت کار می کنند ، یا برخی دیگر پس از اتمام تفکر همگرا ، نتوانند صحبت کنند!همانطور که متوجه این الگوهای می شوید ، درک بهتری خواهید داشت که "گروه" یک سبک را بر دیگری ترجیح می دهد.

برو توسط مایرز بریگز

آیا تیم شما همه نوع Myers Briggs خود را می شناسند؟از این استفاده کنید تا نشان دهید که اعضای احتمالاً تمایل بیشتری به شرکت در تفکر همگرا و واگرا دارند. اعضای تیم به بهترین وجه مناسب برای تفکر همگرا عبارتند از:

اینها تنها اعضای تیم نیستند که باید در تفکر همگرا شرکت کنند ، اما این ایده خوبی را به شما می دهد که در این بخش طوفان مغزی چه کسی ممکن است در اتاق بخواهید.

بهترین متفکران واگرا عبارتند از:

این به سنگ نیست. به اعضای تیم خود اعتماد کنید. اگر آنها یک سبک را نسبت به دیگری ترجیح می دهند ، به آنها این فرصت را بدهید که بدرخشند!

ایده های دیگر برای طوفان مغزی

دانستن تفاوت های بین همگرا و تفکر واگرا می تواند به شما در طوفان مغزی کمک کند. با این حال ، این رویکرد ممکن است بهترین روند برای هر تیم نباشد. در زیر چند روش دیگر برای طوفان مغزی ایده های جدید و یافتن راه حل هایی برای مطبوعاتی ترین مشکلات خود وجود دارد.

تخته داستان

تیم خود را جمع کنید و با مشکل خود مانند یک درگیری در یک کتاب رفتار کنید. یک "داستانی" ایجاد کنید که توضیح می دهد چه چیزی منجر به مشکل و درگیری در دست گرفته شده است.(نشانگرهای پس از آن و پاک کننده ابزارهای خوبی برای این نوع طوفان مغزی هستند!) این روش به تیم شما راهی جدید می دهد تا به مشکل شما نگاه کند.

کلاهبرداری

Scamper مجموعه ای عالی از مطالب را برای گفتگو در مورد راه حل ها ارائه می دهد. این یک شکل عالی از طوفان مغزی برای تیم هایی است که به طور کلی متفکران همگرا نیستند.

کلاهبرداری مخفف:

  • جایگزین: اگر ما X را برای Y مبادله کنیم ، چه اتفاقی می افتد؟
  • ترکیب: اگر X و Y را ترکیب کنیم ، چه اتفاقی می افتد؟
  • سازگاری: برای تطبیق این پروژه با یک زمینه متفاوت ، چه تغییراتی لازم است؟
  • اصلاح: برای ایجاد ارزش بیشتر در این پروژه چه چیزی می توانیم اصلاح کنیم؟
  • استفاده دیگر: این پروژه چه کاربردی یا برنامه های دیگری ممکن است داشته باشد؟
  • حذف: برای ساده کردن آن چه می توانیم از پروژه حذف کنیم؟
  • معکوس: چگونه می توانیم این پروژه را سازماندهی مجدد کنیم تا آن را مؤثرتر کنیم؟

شش کلاه تفکر

در سال 1985 ، روانشناس ادوارد د بونو "شش کلاه تفکر" را در مورد یک تمرین حل مسئله که شامل نقش آفرینی بود ، نوشت. او شش "کلاه" مختلف را توصیف کرد که شخص می تواند در حالی که ایده های جدید را طوفان می کند ، بپوشد:

  • منطق: حقایق
  • خوش بینی: ارزش و مزایا.
  • مدافع شیطان: مشکلات و خطرات
  • احساسات: احساسات و شهودها
  • خلاقیت: امکانات و ایده های جدید
  • مدیریت: مدیر سایر "کلاه"

چه اتفاقی می افتد اگر شش نفر را در تیم خود انتخاب کنید تا این "کلاه ها" را بپوشید؟آیا آنها به روشی جدید به یک راه حل فکر می کنند؟آیا آنها با ایده های عالی و جدید روبرو می شوند؟فقط یک راه برای فهمیدنش هست!

روشهای بسیار خوبی برای طوفان مغزی ایده های جدید وجود دارد. چند روش مختلف را امتحان کنید ، از تفکر همگرا و واگرا آگاه باشید و از حل بزرگترین مشکلات تیم خود لذت ببرید!<Pan> معکوس: چگونه می توانیم این پروژه را سازماندهی مجدد کنیم تا آن را مؤثرتر کنیم؟

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.